وقتي هرروز روزمره اي است كه تو در آن دست و پا ميزني... تنها اميد عشق است وفتي نه خدايي وجود دارد و نه خوشبختي مانا... لحظه ها تند تند ميروند و تمام مي شوند و تو مي انديشي كه چه به دست آورده اي؟؟؟!
جز عشقي كه هم اينك رنجيده است
پس هيچ!!!
آدمي كه هيچ است و پوچ ، را زندگاني نشايد!!!